جنگ روانی یا جنگ نرم
نوشته: حسینی حسنیار شغنانی
۲۴ جون ۲۰۱۹
جنگ روانی در طول تاریخ یکی از موثرترین ابزاری بوده است که بشر از دوران باستان تا کنون با آن در ابعاد گوناگون و اشکال مختلف آشناهی دارد. جنگ روانی عبارت از نوع مبارزه ایست که حتی در کتاب گیلگمش نیز از آن یاد شده است. در یونان قدیم و روم باستان نیز این جنگ رایج بوده است. با پیشرفت تکنالوژی جنگ روانی یا نرم نیز تغییر شکل داده و همگام با پیشرفت وسایل جمعی رشد میکند. امروز جنگ روانی برای مرغوب کردن یک قوم یا ملت موثرترین همگام با رسانه های جمعی راهپیمایی میکند. در قرنهای گذشته جنگ روانی با رسانه ها زیاد سر و کار نداشت اگر داشت هم توسط حاکمان و دولتمردان قابل کنترل بود و گاهی رسانه های اصالتمند آن را مهار میکردند. امروز مهار کردن اطلاعات چه کاذب باشد و چه حقیقی زیاد ساده نیست. به قول قدیمی نمیشود دهان مردم را بست و یا قلم را شکست. چیزیکه باقی مانده همانا تعهد روزنامه نگاری است. روزنامه نگاران متعهد از نشر اکاذیب و شایعات و اخبار تائید ناشه خودداری می ورزند. شوربختانه در کشورهای عقب مانده و جنگ زده نه روزنامه نگار متعهد وجود دارد و نه سیاستمدار با شرافت دیده میشود. روزنامه نگاران و سیاستمداران کسانی اند که حیثیت، آبرو و شرافت انسانی خود را زیرپا نموده در نشر اکاذیب و شایعات یکی بر دیگری سبقت جویی میکنند.
اینکه روزنامه نگاری در فلان رسانه خبری را مبنی بر اینکه ” شغنان مرکز القاعده ” باشد نیز یکی ازین جنگهای روانی میباشد و عدم مسئولیت روزنامه نگار و رسانه را نشان میدهد. اما انسانهای هوشمند و چیز فهم که اندکترین شناخت از شغنان و القاعده داشته باشند به ریش همچنین روزنامه نگار شرفباخته و مسئولین رسانه بی مسئولیت می خندند.
اگر کسی مانیفست القاعده را بخواند به شیوه مبارزه آن پی برده میتواند. در مانیفست آن آمده است که اسلام دارای دو نوع دشمن است، دشمنان خارجی و دشمنان درونی. دشمنان داخلی: کمونیستان، اتیئستان ( خدا ناباوران)، سکولاریستها و آنهاییکه بر خدایی عیسای مسیح باور دارند و در آخر هم یهودیان هستند که بنام قاتل نبی الله شناخته شده اند. دشمنان درونی اسلام کسانی اند که میخواهند اسلام را از درون ضربه بزنند و اعتقاد مسلمانان تضعیف میکنند اینها شیعیان اند. تمام گروههای شیعه دشمنان درونی اسلام محسوب میشوند. برای هر فرد مسلمان واجب است تا مقابل اینها مبارزه کند. نابودی و قلع و قمع شیعیان برای مسلمانان در الویت قرار دارد.
شغنان صد در صد جمیعت آن شیعه است چگونه میتواند مرکز القاعده شود؟
باز هم بر میگردیم به همان نکته اولی از جاییکه بحث را آغاز کردیم، یعنی جنگ روانی.
آنهاییکه جنگ روانی علیه مردم شغنان سازمان میدهند کیها اند و کدام هدف را دنبال میکنند؟
این پرسش را شاید گهگاهی از خود پرسیده باشیم و کم و بیش پاسخ آن را نیز داریم. نخست باید به یک پرسش پاسخ دهیم و آن اینکه جنگ نرم یا روانی سازماندهندگان آن را به کدام مقصد میرساند؟
با این ابزار چند مسئله را دنبال میکنند:
۱. مردم شغنان را نسبت به یکدیگر مشکوک میسازند.
۲. مردم شغنان در ذهن همسایگان مشکوک ساختن.
۳. مشکوک ساختن مردم افغانستان و منطقه و بلاخره جهان نسبت به شغنان
اینگونه اخبار کذب فراتر از محیط بدخشان ساخته و پرداخته نمیشوند. جنگ روانی علیه مردم شغنان و در کل اقوام پامیری در بدخشان دارای سابقه طولانی است.
در سالهای ۱۸۲۰ میلادی میران بدخشان مردم پامیر را در اذهان مردم بدخشان تحت نام رافضی، قرمطی، غلات و غیر دین میکوبیدند و فتوای جهاد علیه آنها را صادر نمودند. هزاران نفر از اهالی بدخشان تیر و کمان گرفتند و برای ادای فریضه ( جهاد ) رهسپار شغنان، و چترال و واخان شدند. دربه دری و مهاجرت هزاران هموطنان منجانی ما محصول همین جنگ نرم است. غارت و چپاول شغنان و به قتل رساندن شامظفر معروف به شاونجی سوم نیز نتیجه همین جنگ نرم بود. حوادث شوم و ناگوار سال ۱۳۷۷ خورشیدی در شغنان نیز یک نوع از جنگ روانی بود که توسط مافیای مواد مخدر و جهادگران سازمان یافته بود.
حالا نیز بعداز آن که میدان فروش مواد مخدر دارد برای مافیای منطقه تنگ میشود، ناگزیر دست به همان ابزاری بزنند که سالهای موثر بود و هنوز هم میتواند موثر باشد. اینها کلا نقشه های هستند که میدان جولان مرکب قاچاقبران و مافیای محلی بازتر و بازتر گردد. بقول معروف ” کور هم می فهمد که آش شور است”. دنیا میداند که القاعده در شغنان نه فقط در شغنان بلکه در هرجای دیگر از دنیا در بین شیعه جای پای باز کرده نمیتواند. فقط میخواهند برای چند روز آب را گل آلود بسازد، اما خوشبختانه مجال گل آلود کردن آب حتی برای یک ساعت هم ندارند. فقط مردم و بخصوص جوانان ما در مقابل چنین شایعات خونسرد باشند و با خونسردی پاسخ بدهند.
در زیر اخبار مرتبط ایکه به این نوشته نشر شدند:
القاعده و طالبان همچنان بهعنوان دو متحد نزدیک باهم کار میکنند
نوشته: بهاو الدین انصاری، تلویزیون یک
۲۴ جون ۲۰۱۹
گروه نظارتی شورای امنیت سازمان ملل متحد در گزارشی نگاشته که طالبان شریک اولیهی همه گروههای هراس افگن خارجی در افغانستان است و شبکهی القاعده زیر چتر این گروه، نسبت به سالهای پیش، فعالتر شده است.
یکی از خواستهای اساسی امریکا در گفتوگوهای صلح با طالبان قطع رابطهی این گروه با شبکهها و سازمانهای هراسافگن به شمول القاعده است، آنچه که محور اصلی دور هفتم این گفتوگوها نیز خواهد بود.
اما اکنون گروه نظارتی شورای امنیت سازمان ملل در گزارشی نگاشته که طالبان، ظاهرن علاقهیی به دل کندن از القاعده ندارند.
در این گزارش آمدهاست با آن که برخی طالبان را صرفن به عنوان یک گروه ملیگرا می دانند اما این گروه شریک اولیهی همه گروه های هراس افگن خارجی در افغانستان است، به استثنای شاخهی خراسان داعش که هدفش تضعیف مشروعیت این گروه خوانده شده است.
در گزارش آمده که عضوهای القاعده، مربیان نظامی و دینی طالبان استند و شماری از فعالان این شبکه از مصر وارد افغانستان شدهاند.
در بخشی از گزارش گروه نظارتی شورای امنیت سازمان ملل متحد آمده است: “طالبان با القاعده همکاریهای خیلی نزدیک دارند و ارتباط قوی خود با این شبکه را حفظ کردهاند. طالبان ارتباط خود را با شبکهی حقانی که بخش جداناپذیر این گروه است، لشکر طیبه، جنبش اوزبیکستان و جنبش شرقی ترکستان و نزدیک با بیست گروه دیگر حفظ کرده است. با پناهگاههای امنی که این گروه ها زیرچتر طالبان در افغانستان دارند، این توانایی را حاصل کرده اند تا اهدافشان را دنبال کنند و به فعالیتهای خود در بخشهای زیر ادارهی طالبان ادامه دهند”.
این شورا در گزارش پیشین خود گفته بود که القاعده با توجه به ارتباطهای قوی و طولانی خود با طالبان به دنبال آنست که رهبری خود را در افغانستان ایجاد کند، چنانچه ایمن الظواهری و حمزه بن لادن درگذشته بارها بر اهمیت اتحاد خود با طالبان تاکید کرده اند.
با این حال تحلیلگران سازمان ملل یک نمای کلی جغرافیایی را در مورد فعالیت القاعده درافغانستان ارائه داده اند که درآن ولسوالی شغنان بدخشان به عنوان مرکز فعالیت شبکه القاعده برجسته شده است و حضور این شبکه در ولسوالی برمل پکتیا جایی که توسط شبکهی حقانی اداره می شود، نیز پررنگ خوانده شدهاست.
در گزارش همچنین آمده که القاعده بر بخشهای مرزی میان افغانستان و پاکستان تشدید تمرکز کرده، جایی که لشکر طیبه حضور پررنگ دارد.
در بخشی دیگر از این گزارش آمده است: “براساس بر آوردها بین هشت تا ده هزار جنگجوی خارجی در افغانستان حضور دارند که از این میان ۲۵۰۰تا چهار هزار آن وابسته به داعش می شوند، هم چنان حدود ۲۴۰تن آنان از عضوهای شبکهی القاعده اند که اغلب در ولایت های بدخشان، کنر زابل، و پکتیا مستقر اند و نیز برخی از عضوهای کادری القاعده در ولایت های هلمند و قندهار زیرچتر طالبان فعالیت دارند”.
نبی مصداق مشاور رسانه یی ریاست جمهوری ضمن تایید فعالیت ده ها گروه هراس افگن در افغانستان، می گوید دشوار به نظر می رسد که طالبان به طور کلی روابط اش با این گروه ها را قطع کند.
با این حال درگزارش شورای امنیت آمده که لشکر طیبه درمناطق مرزی افغانستان و پاکستان در ولایت های کنر و ننگرهار فعالیت دارد و حدود ۵۰۰جنگجوی این گروه در این دو ولایت فعال اند.
نهادهای امنیتی افغانستان به گزارش تازه شورای امنیت واکنش نداشته اند اما درگذشته با آنکه حضور جنگجویان القاعده را در افغانستان رد نکرده اما تاکید کرده که فعالیت این شبکه درحدی نیست که تهدیدی را متوجه امنیت افغانستان کند.
*****
آریانا نیوز(صفحه رسمی فیسبوک)
۱۹ می ۲۰۱۹