شادولت امیرزاد

shahdawlat-amirzada

 شادولت امیرزاد

بنام خداوند لوح و قلم

pamir youth

انجمن اجتماعی جوانان پامیر  در جستجوی شخصیت های فرهنگی و ادبی

نوشته: شادولت امیرزاد

۱۴ حوت ۱۳۹۴

شادولت متخلص به ” امیرزاد ” فرزند محمد نظر در سال ۱۳۴۵ خورشیدی فصل خزان در قریه پاجور روشان چشم را به جهان گشود ودر سن هفت سالگی در مکتب ابتدایی پاجور شامل و با تأسیس مکتب هشت صنفی پاجور چاوید درسال ۱۳۶۰ فارغ و دوره تحصیلات ثانوی خویش را در مکتب لیسه رحمت و لیسه شدوج به پایه اکمال رسانیده است.

نامبرده در سال ۱۳۶۴ بعد از فراغت لیسه فوق الذکر در زمستان همان سال به خدمت عسکری سوق گردیده است و با داشتن سواد بیشتر نسبت به هم نوعان خویش به وظیفه کتابت و نویسنده گی گماشته میشود بعد از سپری دو ساله خدمت عسکری در سال ۱۳۶۶ سند ترخیص را دریافت میکند و با توجه به اینکه ، کسانیکه دوره خدمت عسکری را سپری کرده باشند با در نظرداشت فیصدی نمرات سه ساله شامل تحصیلات عالی گردند.

امیرزاد با داشتن ۹۵٪ نمرات که برای شمولیت در دانشکده های طب و انجنیری مطابقت داشت ولی به اثر جنگ های داخلی که در کشور جریان داشت متأسفانه نتوانسته به تحصیلات عالی بپردازد.

بناءً از نرسیدن به چنین آرزو سخت متأثر شده که در زمینه خودش میفرماید:

ای “امیرزاد” در درون جوی تو کردی شنا      وای درغا آب علمت نا رسیده تاکمر

بالاخره بعد از خدمت عسکری در سال ۱۳۶۷ بحیث معلم قراردادی در لیسه پاجور چاوید مقرر و در سال ۱۳۶۸ بحیث معلم رسمی در مکتب متوسطه چاسنود سفلی مقررگردیده و بعد دو باره به عسکری احتیاط سوق و در سال ۱۳۷۰ هنوز خدمت دوره احتیاط را ختم نکرده حکومت دولت اسلامی افغانستان روی صحنه می آید و دو باره بر اساس ضرورت بحیث معلم در لیسه پاجور چاوید مقرر میگردد.

درسال ۱۳۷۵ دارالمعلمین شغنان تأسیس و پس از ایجاد دارالمعلمین شغنان درسال ۱۳۷۵ جهت ادامه تحصیل شامل میشود و به گفته ایشان دوران تحصیل شان در آن زمان پر از ماجرا ها و تحرکات نظامی بوده که در کسب دانش و معلومات شان تأثیرات مثبت و نتیجه مطلوب به بار نیاورده است. بالاخره در سال ۱۳۷۶ از شعبه ریاضی فارغ گردیده و  درسال ۱۳۷۷ بار سوم به مکتب ابتداییه شیخها مقرر میشود  وپس از آنجا به لیسه پاجور چاوید تبدیل میگردد.

ناگفته نباید گذاشت که امیرزاد ازجمله استادانی است که بدون معاش و کدام امتیازی سالها در این لیسه در خدمت تدریس مردم قرار داشته و وظیفه مقدس معلمی را به وجه احسن انجام داد.

با ایجاد ساختار جدید مذهبی در سال ۱۳۸۲ بحیث مکی جماعتخانه پاجور روشان گماشته شدند و این وظیفه مقدس دینی و مذهبی را مطابق ظرفیت که دارد رضاکارانه تقریباً به مدت هفت سال انجام دادند و هنوز هم بحیث عضو کمیته کنسل ملی نیز خدمت رضاکارانه را انجام میدهد.

بدون مبالغه میتوان ابراز نمود که در تمام علوم مکتب و اجرای امورات اداری به وجه احسن دسترسی کامل دارند و با تشویق دوستانش در امتحان رقابتی مدیریت شرکت کرد که این آرزو او با پا در میان بودن رشوت و فساد اداری متاسفانه منجر به ناکامی اش میگردد و بر حالت روانی وی تأثیر ناگوار گذاشته و باعث ایجاد نفرت وی به حکومت حامد کرزی گردید . و یگانه انگیزه شعر برایش همین مسئله است و بس.

او تا کنون چندین نوع شعر مانند مخمس ، مسدس ، غزل را در امور گاناگون سروده است که دو غزل از سروده هایش را ذیلاً بیان میکنیم . امیرزاد به معارف بسیار علاقه داشته که به مراتب در اشعارش از نام برده است .

ترانه در باره معارف

        خــاک پای اهل مــعارف باشدم کال البـــــصر       دیــــده ام روشـن شـــود و راحــت قلب جگر

        در گوهر است در قــعـر مـــــــعارف جـــابجا        بی سبب جویی توگوهر در ته یی بحر خضر

از فروغ علم ودانـــــش نـشــــــو می یابد ذکـاء      ای پسر یابی نصیب زان میــشـوی مرد هــــنر

در معارف بارد و چون نــعمت های ســـرمدی      شهد علم آمـیخته با شیر چـــون گردد شـــکــر

آنکه در باغ مــــعارف را نهــالی غرس کـــــرد       جاویدانه سبــز باشد نیـســـت آنرا هم خـطــر

همت مردانگی خواهی به میدان معارف رو نما      نی شکستی باشدت بر مشـــکلات یابی ظـــفر

ای خــــردمـــند مرد دانا را زنادان فـــــــرق کن      جای دانا است بهشت و جای نادان در سـقـر

ای”امـــیرزاد” در درون جوی تو کردی شــــــنا      وای دریغا آب علـــمت  نا رســـیــده تا کــمــر

وی رخصتی دوامدار و پی در پی را علت پایین آوردن سطح کیفیت مکاتب میداند که در ذیل نمونه از اشعارش که در رابطه به این موضوع سروده است ذیلاً بیان میکنیم.

بمیرد پیر زن اینجا چرا تعطیل میگردد

لوایح بر همه ارگان ها تــشــجـــیل میـــگردد     که روزی کاری و رخصت بر آن تسهــیل میگردد

بود ثابت اجر تو که در فـــــــورم مـــعاشاتی     مــعــاشات از دبانک کــشـــورت تمــــویل میگردد

مصیبت ها و شادی ها بود بر مقتضای وقت     بمـــــیرد پــــیر زن اینــجا چـرا تعــطـــــیل میگردد

غیابت ها از مکتب که در عیـــدین مرسومی     که سطع کیـفـــیت تعـــــلیم از آن تــــــنزیل میگردد

شناسایـی وظیفه و شناخت وقت را واجـــــب      شود مــــعــروفه را هم شخصیت تکـمــــیل میگردد

مباشید عاطل و باطل نباشید هیچ را مقــــبول     چنیــن حالت شود دیــده سپس تبـــــدیــل میگردد

درستکار صـداقت بر مـلا سازد مقام شخـص     به غیرازاین دوچیزی رامقام شخصیت تقلیل میگردد

مشـــخــص است تشکیلات را در هر اداراتی     بود بــیــش و زیاد کــــــــم بر آن تعــــدیل میگردد

مـــــقام معلمی پاک و ولیکن قابل تمـجـــــید     ضیاء نور عــلــمــش هــــم چـــنان قــــندیل میگردد

کــــمایی کرده یی نام مـــــعــلم ای” امیرزادا”     که روزی روزهـــــــا ازنـام تــو تجلــــیل میگردد

hamraz-mar16مصاحبه کننده: نوروزشاه همرزم

Hamrazm.2014@gmail.com

نویسنده قلمی: دولت بیک سخیزاد مسول اسبق کمیته فرهنگی انجمن در بدخشان
تایپ در کمپیوتر: فیروز امیری مسول فعلی کمیته فرهنگی در بدخشان

*****

اینجانب سرور شاه، مدیر سایت شیمای شغنان، از سرگذشت همصنفی عزیزم شاه دولت سخت متاثر شدم که به آروزی های خود نرسید. ما در یک صنف درس میخواندیم و از استعداد عالی شان من هم تصدیق میکنم. در آنوقت جالب تر از همه برای ما  وقتیکه او به لهجه روشانی صحبت میکرد. دوست عزیزم هنوز هم وقت دارید به تحصیلات دلخواه تان ادامه بدهید و نگوید که سن تان بلند است. در کانادا، بعضیها بعد از تقاعدی به پوهنتونها میروند. من در هر مورد با شما وعده همکاری میدهم تا به هدف تان برسید. خوش استم شما با سیمای شغنان همکاری قلمی میکنید.

هرگز امید را از دست ندهید و تسلیم نشوید.