ایلچی بیک حرکت

استاد ایلچی بیک حرکت

 

پیام تبریکیه استاد ایلچی بیک حرکت به مناسبت افتتاح ارگان نشراتی سیمای شغنان

10 جدی 1389

 هرکه ناموخت از گذشت  روزگار          هیچ   نیاموزد   زه   هیج  آموزگار

هر که  اموخت  از گذشت  روزگار        هم  بیـــــــاموزد   ز هر   آموزگار

      (رودکی)              

 از همه اولتر عمل ابتکاری صاحب امتیاز سایت سیمای شغنان آقای سرور عزیز را می ستایم، ثانیا آرزومندم تا این سایت به محل و مرکزا نعکاس افکار بلند و پیام های راستین و صادقانه فرزندان شغنان در جهت تحقق و تحکیم گمشده قمتدار شان ( اتحاد و برادری) تمام مردم علی الخصوص برای مردم شغنان مبدل گردد. از مطالعه مضامین و مقالات عده از دوستان و قلم بدست دیار غریب منعکسه در سایت شغنان مبنی بر تاکید راه یابی به دایره بی زوال  وحدت برادرانه ناگزیر پا به آستان بعضی پرسش ها گذاشته شود که:

آیا پیشینه پدران و اجداد ان ما شغنانی ها نیز بهمین منوال بوده است که فعلا وجود دارد؟

آیا بحران اتحاد امروزی ما شغنانی ها ناشی از درک ارزش های اساسی زند گی اند ، یا بر عکس آن؟

آیا کمبود تعلیم حیاتی و سیاسی عامل بحران است یا کمبود تهذیب حیاتی  و سیاسی ، یا هر دو؟

نقش و موقیعت این همه روشنفکران پر مدعای شغنان در جهت بحران زدائی و اتحاد برادرانه چگونه و در کجا است؟

ایا تحصیل کرده ها و سیاسیون شغنانی عامل این همه نفاق زدگی شغنان اند ویا مردم و روشنفکران معمولی آن دیار؟

عوامل موثر درا تحاد یک قوم و یکه اجتماع کدام اند؟

 با آزادگی کامل به محور پرسش اخیر تمرکز نموده با طلب پوزش مطا لبی را به توجه می رسانم.

     واضح است و همه برآن واقف اند که هر قوم و هر اجتماع دارای ارزش های میباشد که اساس وحدت اقوام و اقتدار آن قوم را تشکیل میدهد و بنام ارزش های اساسی مسمی بوده زیرا که ؛ در درازنای زندگی دارای قابلیت زیست و پایندگی میباشد، که از قبیل هم زبانی ، هم دینی ، هم مذهبی ، هم دیاری،  خویشاوندی و همسایگی و غیره. این فکتور ها بدون تردید ازز مره عوامل اساسی اتحاد و برادری اند که پا به پا ی زندگانی هر نسلی از یک قو م و یا جامعه به سیر مو جودیت و اهمیت خویش ادامه میدهند، ولی ردیف از ارزش نیز میتوان شناخت و شمرد که در درازنای تاریخ چه بلکه در مدت کوتا نیز قادر به حفظ و نگهداشت حیات خویش نبوده و منقرض میگردند، از آن جهت بنام ارزش های غیر اساسی زندگی شمرده میشوند، مانند نهاد های سیاسی (احزاب ، دولت ها و روابط اقتصادی…… ) را نام برد که به گونه پوقانه وسطح دریا از صفحه هستی محو میگردند و یا تغیر میابند. پس چرا مردمیکه دارای ارزش های  زبانی ، قومی ، دینی و مذهبی ، همسایگی و هم دیاری اند در وفاق کامل بسر نمی برند، واضح است که علت نفاق در جای دیگر بوده که دوستان ما با دلایل تراشی ها دایما از آن طفر ه میبردند و در نبیحه فرصت ها مناسب  بهتری امید ها و چانس ها به هدر داده و میدهند که مایه تاسف است. حقیقت آنست که انسان ها ی دارای ضعف ظرفیت سیاسی و اجتماعی همواره چه در شغنان و چه بیرون از شغنان فکتور های اساسی  پیوند در اتحاد  برادرانه را پشت پا زده  و به فکتور های غیر اساسی زیانبار سخت چنگ انداخته و با طرز دید و سلیقه کار سرا پا کهنه و نا کار آمد گذشته سیاسی از روی گزاف،لاف رهبرانه میزنند که به اعتقاد من موجبات عمیق و دقیق تمام نفاق زدگی مردم شغنان یا حد اقل بخش روشنفکران شغنان را جز در سایه همین علت در جای دیگر نمیتوان جستجو کرد. در حالیکه سیاست به یک تعبیر جلو ه گاه حضور مردم و منافع مردم و وطن است، ولی سیاست بازان خام و بی ظرفیت به این باور اند که مردم برای تحقق اهداف لا میمون حزبی و سیاسی شان است و همچون کوران بدنبال کوران دیگر بروند حال آنکه مردم برای سیاست نیست بلکه سیاست ها ، دولت ها حتی عدیان و مذاهب برای مردم است. پس هر اندازیکه دست دنباله روان کور و نا بینا باز گذاشته شود  و بصورت مستقیم و غیر مستقیم مورد حمایت و پشتبانی قرار بگیرند ، احتمال آن موجود است هر گلی را به شیوه 1375،1376 و 1377 به آب بدهند چه رسد به نابود ساختن چانس راه یابی نماینده راستین و با ظرفیت در پارلیمان ، موضوعیکه آه و افسوس را بر انگیخته است.

از تمام آنهایکه متقابلا همدیگر را متضرر ساخته و بر خلاف اراده و منافع مردم جنگ های مسلحانه ماتم زا را تواءم با گرفتن بوری ها پول و لشکر کشی ها زمینه سازی کرده و خسارات هنگفت جانی و مالی و فرهنگی را بر مردم تحمیل نموده کین و کدورت چون موج دریا بهر کرانه وسعت بخشیدند، لذا در چنین اوضاع و احوال به این سادگی و به این سهولت باز گشت اتحاد از دست رفته مشکل می نماید اما؛ ممکن است. لذا هسته بطرف خلاصه کلام میرویم.

    اتحاد برادرانه آرزوی اکثریت مطلق مردم و فرزندان شان است ، ولی دست نگرک های سیاسی نیز سنگ بردست و دامن گرفته به سنگ اندازی خویش ادامه میدهند ، زیرا ایشان شرف و شخصیت خویش را زمینه های تبارز را در سایه چنین اختلافات می بینند و از آن سود شخصی میجویند. لذا در چنین فضا به فرزندان راستین مردم است که همزمان با آوردن تغیر و تحول در شیوه قضاوت و عملکرد خویش به نشان دادن و نشاندن این آدمک های بی دستاورد در جای مناسب شان با یکدل و یک زبان تلاش نموده و نگذارند بیش ازین بر پیگر وحدت مردم استوار بر اصول ارزش های اساسی زندگی زهر افشانی نمایند. آه کشیدن محض چاره سازی نبوده بلکه بدتر عملی روی دست بایست داشت و به حیات سریال نقاق خویش خاتمه باید بخشید. وسلام    

بااحترام ایلچی بیک (حرکت)