آخوند میرزا سلیمان
نوشته وحیدالله غالب
۲۵ سرطان ۱۳۹۱
سلیمان فرزند عاشور محمد فرزند خدا بهردی. در یك خانواده روشن فكر، در ناحیه”بارچ” قریه ده شهر ولسوالی شغنان در سال ۱۳۰۱ چشم به جهان گشوده است. وی یكی از بزرگان و روحانیون این سرزمین است كه تعلیمات ابتدائی و حفظ قرآن كریم را از نزد برادر بزرگش فرا گرفته است. از نگاه استعداد فكری حافظ خیلی قوی و تیز هوشی بوده اما متسفانه شرایط زمان فرصتی نداده كه بنا بر داشته های خود، و خواسته هایش مصدر خدمت مردم خود گردد. با این همه همیشه در تلاش و جستجوی خدمت به هموطنان خود بود و بعداً توانست مصدر خدمت آنها گردد. وی بعد از برادرش شاگرد سید مشتاق علیشاه “روشانی” میشود و علوم دینی را در نزد وی بنا به امكانات زمان خود فرا میگیرد. بعد از آن به تربیه اطفال هم وطنان خود در آموزش علوم دینی همكاری مینماید و میان مردم خود لقب آخوان (آخوند) را كسپ میكند.آخوند سلیمان مدت های زندگی خود را در مشق كتاب هایی (رونویسی) مانند: وجه الدین، خوان الاخوان، روشنائی نامه، سعادت نامه، كلام تصور و چند كتاب دیگر را هم به قلم خود، بنا بر كمی كتاب در آن زمان نقل تحریر كرده است و از این جهت لقب میرزائی را نیز از آن خود نموده، این كتاب ها را بر قدرت مغزی كه داشته ثبت حافظه خود نموده است. آخوند میرزا سلیمان یك شخص سخنور نیز بوده كه در زمان وی كسی ازهیات بلند رتبه كه درشغنان می آمد یا محافلی كه برپا میشود سخنرانی میكرد.آخوند میرزا سلیمان در بخش معارف هم خدمات زیادی انجام داده و یكی از این خدماتش برای مردم ده شهر این است كه مكتب متوسطه را در این قریه بنا به درخواستی كه از حكومت دور داشته، مقام داده است. چون در این زمان اطفال برای خواندن مكتب به لیسه رحمت میرفتند و فاصله میان بهشار و ده شهر زیاد بود وی بناً مشكلات اطفال وطن را دیده نتوانست و این خدمت بزرگ را با پیشنهاد خود انجام داد. این مرد اولین كسی بود كه شغنان را از علاقه داری به ولسوالی تبدیل نمود و امر تجارت سرحدی بین شغنان افغانستان و تاجكستان را نیز برای مردم این سرزمین از حكومت آن دور بدست آورد. آخوند میرزا سلیمان یك پسری بنام محمد امان دارد كه اكنون مدیر لیسه ذكور ده شهر ولسوالی شغنان است و چند دختر دارد. وی كتاب “هدایت الفروغ”را نیز به قلم خودش تحریر نموده است.